-
1.We're making slow but steady progress.
1.
ما در حال پیشرفت کردن بهصورت آهسته ولی پیوسته هستیم.
-
She's a very slow eater.
او خیلی آرام غذا میخورد.
کاربرد صفت slow به معنای آهسته، کند، آرام
معادلهای فارسی صفت slow "آهسته"، "کند" و "آرام" هستند. برای توصیف یک عمل، فعالیت یا حرکتی که با سرعت انجام نمیشود و معمولاً زمان زیادی صرف انجام آن میشود، از صفت slow استفاده میشود. مثال:
"a slow runner" (یک دونده کند)
".She's a very slow eater" (او خیلی آرام غذا میخورد.)