Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به آرامی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
slowly
/ˈsloʊ.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به آرامی
به آهستگی، آرام آرام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرام آرام
بهآرامی
بهآهستگی
آهسته
آهسته آهسته
اندکاندک
با تانی
خوش خوشک
یواش
رفته رفته
آرام
مترادف و متضاد
gradually
unhurriedly
fast
quickly
rapidly
1.Could you please speak more slowly?
1. میشود آرامتر صحبت کنید، لطفا؟
2.He walked slowly across the room.
2. به آرامی به آن سوی اتاق رفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
slowdown
slowcoach
slow-witted
slow-paced
slow-moving river
slowly let out the clutch.
slowness
sludge
slug
sluggard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان