Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کتک زدن (با کف دست)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
smacking
/ˈsmækɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کتک زدن (با کف دست)
1.He gave both of the children a good smacking.
1. او هر دو فرزندش را حسابی کتک زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
smack
slyly
sly as a fox
sly
slushy
small
small arms
small business
small businessman
small change
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان