Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خوراک سبک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
snack
/snæk/
قابل شمارش
1
خوراک سبک
میانوعده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تنقلات
غذای سبک
مترادف و متضاد
bite
light meal
1.I had a big lunch, so I'll only need a snack for dinner.
1. ناهار مفصلی خوردم، بنابراین برای شام یک خوراک سبک برایم کافی خواهد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
smutty
smut
smugly
smuggling
smuggler
snack bar
snag
snail
snail mail
snake
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان