[صفت]

snowed under

/snoʊd ˈʌndər/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more snowed under] [حالت عالی: most snowed under]

1 درگیر پرمشغله

informal
to be snowed under
درگیر بودن
  • I'd love to come but I'm completely snowed under at the moment.
    خیلی دوست دارم بیایم، اما الان خیلی درگیر هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان