Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صابونی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
soapy
/ˈsoʊpi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: soapier]
[حالت عالی: soapiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صابونی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صابونی
1.a soapy sponge
1. یک اسفنج صابونی
2.Wash the clothes in warm soapy water.
2. لباسها را در آب صابونی گرم بشویید.
تصاویر
کلمات نزدیک
soapstone
soapbox
soap powder
soap opera
soap bar
soar
soaring
sob
sober
sober up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان