[صفت]

sober

/ˈsoʊbər/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: soberer] [حالت عالی: soberest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ساده

a sober grey suit
یک دست کت‌شلوار خاکستری ساده

2 متین جدی، موقر

  • 1.He is honest, sober and hard-working.
    1. او صادق، متین و سخت‌کوش است.

3 هوشیار (در برابر مست)

معادل ها در دیکشنری فارسی: هوشیار هشیار
مترادف و متضاد drunk
  • 1.I promised him that I'd stay sober tonight.
    1. من به او قول دادم که امشب هوشیار بمانم [مست نکنم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان