Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جسمی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
somatic
/soʊˈmætɪk/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جسمی
بدنی
مترادف و متضاد
physical
psychological
1.A psychosomatic disorder is a malady caused by a mental disturbance that affects somatic functioning.
1. اختلال روان تنی، یک بیماری ناشی از یک اختلال روانی است که بر عملکرد جسمی تاثیر می گذارد.
2.somatic and psychological symptoms
2. علائم جسمی و روانی
تصاویر
کلمات نزدیک
solvent abuse
solvent
solvency
solve
solution
somber
some
some day
some people are moving to the suburbs.
some time
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان