Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سفسطه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
sophistry
/ˈsɑːfɪstri/
قابل شمارش
[جمع: sophistries]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سفسطه
مغلطه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سفسطه
مغلطه
مغالطه
مترادف و متضاد
false reasoning
1.Convincing myself that I had gained in some way from my loss was just pure sophistry.
1. متقاعد کردن خودم به اینکه من از ضرر به گونه ای سود برده ام فقط مغلطه کاری بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
sophistication
sophisticated
sophie
sophia
sop
sophomore
sophomoric
soporific
sopping
soppy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان