Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دانشجو/دانش آموز سال دومی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
sophomore
/ˈsɑːfəmɔːr/
قابل شمارش
1
دانشجو/دانش آموز سال دومی
1.Jamie is a sophomore at the University of Meriland.
1. "جیمی" دانشجوی سال دومی دانشگاه "مریلند" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
sophistry
sophistication
sophisticated
sophie
sophia
sophomoric
soporific
sopping
soppy
soprano
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان