[اسم]

spike

/spaɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نیزه سیخ، میله

a row of iron spikes on a wall
ردیفی از نیزه‌های آهنی روی دیوار

2 آبشار (والیبال) اسپک

معادل ها در دیکشنری فارسی: آبشار
[فعل]

to spike

/spaɪk/
فعل گذرا
[گذشته: spiked] [گذشته: spiked] [گذشته کامل: spiked]

3 آبشار زدن (والیبال)

معادل ها در دیکشنری فارسی: آبشار زدن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان