Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (عمیقترین) احساسات خود را بیان کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
spill one's guts
/spɪl wʌnz gʌts/
1
(عمیقترین) احساسات خود را بیان کردن
informal
1.She spilled her guts to me.
1. او احساسات خود را برایم بیان کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
spill
spiky
spikes
spiker
spiked
spill the beans
spillage
spin
spin doctor
spin doughnuts
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان