Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهتر بودن
2 . مشخص و واضح بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to stand out
/stænd aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: stood out]
[گذشته: stood out]
[گذشته کامل: stood out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بهتر بودن
یک سروگردن بالاتر بودن
1.One candidate stood out from the rest.
1. یک نامزد انتخاباتی از بقیه یک سروگردن بالاتر بود.
2.We had lots of good applicants for the job, but one stood out from the rest.
2. ما متقاضیان خوب زیادی برای آن کار داشتیم، اما یکی از بقیه یک سروگردن بالاتر بود.
2
مشخص و واضح بودن
برجسته بودن
1.The bright blue letters really stand out on the page.
1. حروف آبی روشن واقعاً روی صفحه مشخص بود.
2.The veins in his neck stood out.
2. رگهای گردنش برجسته شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
stand in
stand for
stand by
stand back
stand
stand up
standard
standard poodle
standardize
standoffishness
کلمات نزدیک
stand on one's own two feet
stand in
stand for
stand down
stand by
stand over
stand trial
stand up
stand up for
stand up to
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان