[فعل]

to stand in

/stænd ɪn/
فعل گذرا
[گذشته: stood in] [گذشته: stood in] [گذشته کامل: stood in]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جایگزین کسی شدن جانشین کسی شدن، جای کسی را گرفتن

مترادف و متضاد substitute
  • 1.Brown stood in for the injured Simpson.
    1. "بران" جانشین "سیمپسون" آسیب‌دیده شد.
  • 2.Paula stood in for Jane, while Jane was on holiday.
    2. وقتی "جین" در تعطیلات به‌سر می‌برد، "پاولا" جایگزینش شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان