Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شهرت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
stardom
/ˈstɑrdəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شهرت
ستارگی
1.From childhood, Britney Spears seemed destined for stardom.
1. از کودکی بهنظر میرسید شهرت در سرنوشت "بریتنی اسپیرز" بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
starchy
starch
starbucks
starboard
star-studded
stare
starfish
staring
stark
stark naked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان