Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ستاره دریایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
starfish
/ˈstɑːrfɪʃ/
قابل شمارش
[جمع: starfish]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ستاره دریایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ستاره دریایی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
stare
starchy
starch wheat
starch
starboard
starflower
stark naked
starkly
starling
starship
کلمات نزدیک
stare
stardom
starchy
starch
starbucks
staring
stark
stark naked
starless
starlet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان