Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . از اول شروع کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to start over
/stɑrt ˈoʊvər/
فعل گذرا
[گذشته: started over]
[گذشته: started over]
[گذشته کامل: started over]
صرف فعل
1
از اول شروع کردن
1.She wasn't happy with our work and made us start over.
1. او از کارمان راضی نبود و مجبورمان کرد از اول شروع کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
start out
start off
start
stars in one's eyes
stars and stripes
start up
start-up
starter
starting
starting blocks
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان