[اسم]

stonemason

/ˈstoʊnmeɪsn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سنگ‌کار سنگ‌تراش، حجار

معادل ها در دیکشنری فارسی: حجار سنگ‌تراش سنگ‌کار
  • 1.Stephen worked summers with his father, who was a stonemason and bricklayer.
    1. تابستان‌ها "استفن" همراه پدرش که آجرچین و سنگ‌کار بود کار می‌کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان