[فعل]

to stultify

/ˈstʌltəˌfaɪ/
فعل گذرا
[گذشته: stultified] [گذشته: stultified] [گذشته کامل: stultified]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بیهوده ساختن بی ارزش جلوه دادن

مترادف و متضاد frustrate hamper
  • 1.I don't want to stultify your efforts.
    1. نمی خواهم تلاش هایت را بی ارزش جلوه دهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان