[اسم]

subway station

/ˈsʌbweɪ ˈsteɪʃən/
قابل شمارش

1 ایستگاه مترو

معادل ها در دیکشنری فارسی: ایستگاه مترو
a crowded subway station
یک ایستگاه متروی شلوغ
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان