Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خوابیده به پشت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
supine
/ˈsuːpaɪn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خوابیده به پشت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طاقباز
مترادف و متضاد
lying on the back
prone
1.a supine position
1. در حالت خوابیده به پشت
2.Clare remained supine, her eyes closed.
2. "کلر" با چشمان بسته به پشت خوابیده ماند.
تصاویر
کلمات نزدیک
supervisory
supervisor
supervision
supervise
supervillain
supper
supplant
supple
supplement
supplemental
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان