Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فرضیه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
supposition
/ˌsʌpəˈzɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرضیه
گمان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انگاره
فرض
انگار
مترادف و متضاد
belief
notion
1.there is a widespread supposition that he is dead.
1. فرضیه شایعی [گسترده ای] وجود دارد که او مرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
supposing
supposedly
supposed
suppose
supportive
suppository
suppress
suppressed
suppression
suprarenal gland
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان