[صفت]

swinging

/ˈswɪŋɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more swinging] [حالت عالی: most swinging]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هیجان‌انگیز مهیج، سرزنده

informal
  • 1.The party was swinging.
    1. مهمانی مهیج بود.

2 شیک و مدرن

informal
a swinging resort
یک اقامتگاه تفریحی شیک و مدرن
[اسم]

swinging

/ˈswɪŋɪŋ/
غیرقابل شمارش

3 تاب‌بازی تاب‌سواری

معادل ها در دیکشنری فارسی: تاب‌بازی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان