Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نوجوان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
teenager
/ˈtiːˌneɪ.dʒər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نوجوان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نوجوان
مترادف و متضاد
adolescent
minor
teen
youth
1.The magazine is aimed at teenagers and young adults.
1. مخاطب آن مجله نوجوانان و جوانان هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
teenaged
teenage
teen
teeming
teem
teens
teeny
teeny-bopper
teeny-weeny
teeshirt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان