Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . طوفان (شدید)
2 . آشوب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
tempest
/ˈtɛmpəst/
قابل شمارش
[جمع: tempests]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طوفان (شدید)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
توفان
formal
مترادف و متضاد
storm
tornado
typhoon
1.The screaming tempest whipped into the house.
1. طوفان زوزهکش وارد خانه شد.
2.The tempest drove the ship on the rocks.
2. طوفان (شدید)، کشتی را به سمت صخرهها راند.
2
آشوب
اغتشاش، ناآرامی
formal
مترادف و متضاد
turmoil
uproar
tranquillity
the tempest of World War II
اغتشاش و ناآرامی جنگ جهانی دوم
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
temperature
temperateness
temperate
temperamental
tempera
temple
temple orange
temporal cortex
temporal lobe
temporarily
کلمات نزدیک
temperature
temperate
temperance
temperamental
temperament
tempestuous
template
temple
tempo
temporal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان