Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دهم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
tenth
/tenθ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دهم
دهمین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دهم
1.Our next meeting is on the tenth of April.
1. جلسه بعدی ما دهم آوریل است.
2.This is his tenth year of working for the company.
2. این دهمین سال کار برای شرکت است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
tentacle
tent
tense up
tense
tennis stroke
tepid
tequila
tercet
teriyaki
terminal
کلمات نزدیک
tentatively
tentative
tentacle
tent
tension
tenuous
tenure
tepee
tepid
tequila
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان