[صفت]

tenth

/tenθ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دهم دهمین

معادل ها در دیکشنری فارسی: دهم
  • 1.Our next meeting is on the tenth of April.
    1. جلسه بعدی ما دهم آوریل است.
  • 2.This is his tenth year of working for the company.
    2. این دهمین سال کار برای شرکت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان