[اسم]

termagant

/ˈtɜːrməɡənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زن غرغرو سلیطه

معادل ها در دیکشنری فارسی: پتیاره
مترادف و متضاد shrew
  • 1.Your highness, sorry about the shrieking termagant!
    1. اعلی حضرت، بابت آن زن غرغرو عذرخواهی می کنم!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان