Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بافت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
texture
/ˈtekstʃər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بافت
ساختار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بافت
1.Silk has a smooth texture.
1. ابریشم بافت نرمی دارد.
2.The two cheeses were very different in both taste and texture.
2. دو نوع پنیر هم از لحاظ طعم و هم بافت خیلی متفاوت بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
textile
textbook
text file
text
texas longhorn
th
thai
thalamus
thalarctos maritimus
thank
کلمات نزدیک
textual
textile factory
textile
textbook
text-to-speech
textured
tgif
thai
thailand
thalassemia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان