[جمله]

time hangs heavy on someone's hands

/taɪm hæŋz ˈhɛvi ɑn ˈsʌmˌwʌnz hændz/

1 زمان برای کسی خیلی کند گذشتن

  • 1.I don't like it when time hangs so heavy on my hands.
    1. من اوقاتی را که زمان برایم خیلی کند می گذرد را دوست ندارم.
  • 2.Time hangs heavy on your hands in prison.
    2. زمان در زندان خیلی کند می گذرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان