[اسم]

to have a blowout

/tuː hæv ə ˈbləʊˈaʊt/
قابل شمارش

1 پنچر شدن لاستیک پنچر کردن

informal
  • 1.I had a blowout on the way home.
    1. در راه خانه لاستیکم پنچر شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان