[اسم]

toothpaste

/ˈtuːθ.peɪst/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خمیر دندان

معادل ها در دیکشنری فارسی: خمیر دندان
  • 1.Put a small amount of toothpaste on the brush.
    1. مقدار کمی خمیر دندان بر روی مسواک بزن.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان