[اسم]

traveler

/ˈtræv.ə.lər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مسافر

معادل ها در دیکشنری فارسی: مسافر
مترادف و متضاد passenger voyager
  • 1.Foreign travelers are not welcomed in the U.S any more.
    1. دیگر از مسافران خارجی در ایالات متحده استقبال نمیشود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان