[اسم]

traveling

قابل شمارش

1 سفر مسافرت

معادل ها در دیکشنری فارسی: سیر
[صفت]

traveling

قابل مقایسه

2 سیار سفرکننده

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان