Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چک مسافرتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
traveler’s check
/ˈtrævələrz ʧɛk/
قابل شمارش
1
چک مسافرتی
مترادف و متضاد
traveller’s cheque
1.I only have traveler’s checks with me.
1. من فقط چک های مسافرتی همراه خود دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
traveler
travelator
travel-sick
travel sickness
travel insurance
traveler’s cheque
traveling
traveling companion
traveling expenses
traveller’s cheque
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان