Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . روی پله
2 . آج (لاستیک و ...)
3 . گام
4 . زیره کفش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
tread
/tɹˈɛd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
روی پله
1.The treads were composed of wood.
1. روی پلهها از چوب ساخته شده بودند.
2
آج (لاستیک و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آج
1.The tread on the tires has worn down to a dangerous level.
1. آج لاستیکها تا سطح خطرناکی ساییده شدهاند.
2.These rough roads soon wore the tread of motorcycle tires off.
2. این جادههای ناهموار زود آج لاستیک موتورسیکلت را ساییده کرد.
3
گام
صدای پا، نحوه راه رفتن ، گامبرداری
1.His tread was measured and stately.
1. گامهای او سنجیده و باوقار بود.
2.I heard his heavy tread on the stairs.
2. من صدای پای محکمی روی پلهها شنیدم.
4
زیره کفش
ته کفش
1.You should buy Anti-Slip Shoe Treads.
1. تو باید زیره کفش ضد لغزش بخری.
تصاویر
کلمات نزدیک
treacly
treacle
treachery
treacherous
tray
treaded
treadmill
treason
treasure
treasure hunt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان