Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سر و ته کردن
2 . زیرورو کردن (مجازی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
to turn something upside down
/tə ˈtɜːrn ˈsʌmθɪŋ ˈʌpsaɪd ˈdaʊn/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سر و ته کردن
وارونه کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زیر و رو کردن
وارونه کردن
2
زیرورو کردن (مجازی)
1.The police turned the whole house upside down looking for clues.
1. پلیس برای پیدا کردن سرنخ کل خانه را زیرورو کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
turn up one's toes
turn up one's nose at
turn up
turn to
turn thumbs down
turn-off
turn-on
turnaround
turndown collar
turner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان