Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . موج وار حرکت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to undulate
/ˈʌnʤəˌleɪt/
فعل گذرا
[گذشته: undulated]
[گذشته: undulated]
[گذشته کامل: undulated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
موج وار حرکت کردن
حرکت موجی داشتن، نوسان داشتن
مترادف و متضاد
surge
wave
1.her body undulated.
1. بدنش موج وار حرکت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
undue
undressed
undress
undoubtedly
undoubted
undulating
undulation
unduly
undying
unearned income
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان