[فعل]

to undulate

/ˈʌnʤəˌleɪt/
فعل گذرا
[گذشته: undulated] [گذشته: undulated] [گذشته کامل: undulated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 موج وار حرکت کردن حرکت موجی داشتن، نوسان داشتن

مترادف و متضاد surge wave
  • 1.her body undulated.
    1. بدنش موج وار حرکت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان