[صفت]

unsatisfactory

/ʌnˌsæt̬.əsˈfæk.tə.ri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unsatisfactory] [حالت عالی: most unsatisfactory]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نامطلوب

معادل ها در دیکشنری فارسی: نامطلوب
مترادف و متضاد inadequate unacceptable satisfactory
  • 1.Their excuse was unsatisfactory.
    1. بهانه آنها نامطلوب (نارضایت بخش) بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان