[صفت]

unseen

/ˌʌnˈsiːn/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پنهانی مخفی، نامرئی

معادل ها در دیکشنری فارسی: ندیده نامرئی ناپیدا
  • 1.He was killed by a single shot from an unseen soldier.
    1. او با یک شلیک گلوله از سمت یک سرباز مخفی کشته شد.

2 پیش‌بینی‌نشده

unseen dangers
خطرات پیش‌بینی‌نشده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان