Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پنهانی
2 . پیشبینینشده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
unseen
/ˌʌnˈsiːn/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پنهانی
مخفی، نامرئی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ندیده
نامرئی
ناپیدا
1.He was killed by a single shot from an unseen soldier.
1. او با یک شلیک گلوله از سمت یک سرباز مخفی کشته شد.
2
پیشبینینشده
unseen dangers
خطرات پیشبینینشده
تصاویر
کلمات نزدیک
unseemly
unseeded
unseat
unseasonably warm
unseasonably cool
unselfish
unsentimental
unsettle
unsettled
unsettling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان