Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تربیت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
upbringing
/ˈʌpbrɪŋɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تربیت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تربیت
1.a Jewish upbringing
1. یک تربیت یهودی
2.He was a Catholic by upbringing.
2. او کاتولیک تربیت شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
upbraid
upbeat tempo
upbeat
up-to-the-minute
up-market
upcoming
update
update a blog
upend
upgrade
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان