[قید]

uphill

/ˌʌpˈhɪl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در سربالایی به‌سمت بالای تپه و...

معادل ها در دیکشنری فارسی: سربالا سربالا سربالایی
مترادف و متضاد downhill
  • 1.We cycled uphill for over an hour.
    1. ما بیش از یک ساعت در سربالایی دوچرخه‌سواری کردیم.
[صفت]

uphill

/ˌʌpˈhɪl/
غیرقابل مقایسه

2 سربالایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: سربالا سربالایی
مترادف و متضاد downhill
an uphill climb/slope
کوهنوردی/شیب سربالایی
[اسم]

uphill

/ˌʌpˈhɪl/
قابل شمارش

3 سربالایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: سربالایی
مترادف و متضاد upward slope
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان