[اسم]

upkeep

/ˈʌpkiːp/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نگهداری حفظ و حراست

مترادف و متضاد maintenance
  • 1.Tenants are responsible for the upkeep of rented property.
    1. مستأجرها مسئول نگهداری از ملک اجاره‌شده هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان