[صفت]

varied

/ˈvɛrid/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more varied] [حالت عالی: most varied]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متفاوت متنوع، گوناگون

معادل ها در دیکشنری فارسی: مختلف متنوع گونه‌گون
  • 1.a varied diet
    1. رژیم غذایی متنوع
  • 2.The class expressed varied opinions about the movie.
    2. کلاس نظرات متفاوتی درباره ی فیلم ارائه دادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان