Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سبکسنگین کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to weigh up
/weɪ ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: weighed up]
[گذشته: weighed up]
[گذشته کامل: weighed up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
سبکسنگین کردن
ارزیابی کردن
1.It was obvious that she was cautiously weighing me up.
1. واضح بود که داشت محتاطانه من را ارزیابی میکرد.
To weigh up both sides of an argument
هر دو جنبه [بعد] یک استدلال را ارزیابی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
weigh in
strawberry blond
bottle blond
ash blond
stake out
after own heart
set in ways
chink in armor
split hairs
wipe the floor with
کلمات نزدیک
weigh the possible outcomes
weigh the baggage
weigh out
weigh in
weigh down
weigh-in
weight
weight belt
weight training
weighted
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان