[اسم]

welfare

/ˈwel.fer/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رفاه

معادل ها در دیکشنری فارسی: بهروزی بهزیستی رفاه رفاهی
مترادف و متضاد well-being
  • 1.Social welfare
    1. رفاه اجتماعی
  • 2.Welfare work for the needy
    2. فعالیت برای رفاه نیازمندان
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان