Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (به شدت) کتک زدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to whale on
/weɪl ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: whaled on]
[گذشته: whaled on]
[گذشته کامل: whaled on]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(به شدت) کتک زدن
informal
1.Did you see her whale on her son in the market?
1. دیدی در بازار پسرش را کتک زد؟
تصاویر
کلمات نزدیک
whale of a
whale
whacko
whacking
whacked
whaler
whaling
wham
wharf
what
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان