[عبارت]

white as a ghost

/waɪt æz ə goʊst/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سفید مثل روح رنگ پریده (از ترس)

informal
مترادف و متضاد pale as a ghost white as a sheet
  • 1.My sister became white as a ghost when she saw the man at the window.
    1. خواهرم وقتی آن مرد را دم پنجره دید از ترس رنگش پرید.
  • 2.when I saw the bear in the bushes, I became white as a ghost.
    2. وقتی من خرس را در بوته ها دیدم، (از ترس) عین روح سفید شدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان