Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اثر هنری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
work of art
/ˌwɜːrk əv ˈɑːrt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اثر هنری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اثر هنری
1.A number of priceless works of art were stolen from the gallery.
1. تعدادی آثار هنری از نگارخانه دزدیده شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
work like a horse
work like a dream
work like a dog
work fast
work experience
work off
work on
work one's finger to the bone
work oneself into a lather
work out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان