[فعل]

to work towards

/wɜrk təˈwɔrdz/
فعل گذرا
[گذشته: worked toward] [گذشته: worked toward] [گذشته کامل: worked toward]

1 برای رسیدن به چیزی تلاش کردن

  • 1.They are all working towards a common goal.
    1. آنها همگی برای رسیدن به هدفی مشترک تلاش می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان