Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نوشتن (یک متن کامل از روی یادداشتبرداریها)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to write up
/raɪt ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: wrote up]
[گذشته: wrote up]
[گذشته کامل: written up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نوشتن (یک متن کامل از روی یادداشتبرداریها)
به نگارش درآوردن
1.They had to do a survey of the island and write up their findings.
1. آنها مجبور شدند از جزیره بازدید کنند و یافتههایشان را بنویسند.
2.You need to write it all up.
2. باید تمام آن را به نگارش دربیاوری.
تصاویر
کلمات نزدیک
write out
write off
write in
write down
write back
write-off
write-protected
write-up
writer
writhe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان